» ...حالا دیگر ماه هاست به پستخانه نمیروم چرا که پستچی ها ندیده عاشقت شده اند و مطمئنم اگر نامه ای هم بفرستی به دست من نمی رسد. آنها هر روز به خانه من می آیند و از شکل و شمایل تو می پرسند و اصرار می کنند برایشان از تو بگویم. دوست دارند هر روز چیز تازه ای از تو بدانند اما...
چه درد ناک!
کاش این سه نقطه بر داشته مش د ودبالشو می خوندیم.
بابا یک سال و اندیست که در کفیم.
چقدر ناراحت کننده!
داستان قشنگیه
قبلا خوندم ولی یادم نیست کجا ؟!
سلام یک سری به من هم بزن من تازه کارم را شروع کرده ام
سلام............چه عاشق...................ادم هوس تبادل لینک به سرش میزنه........................به من هم سر بزن
یادمه اینو قبلاْ کنار بلاگت نوشته بودی... اما هیچ وقت تمومش نکردی!
سلام ! من یه وبلاگ طنز دارم