بی وفا...


تو اتوبوس نشسته بودم...پیر مردی که بغل دستم نشسته بود یهو گفت:
عجب دوره زمونه ای شده همه دختر پسرا به هم میگم بی وفا دوستم نداری
نظرات 4 + ارسال نظر
رها۵۶۱ پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:03 ب.ظ http://www.dokme25.persianblog.com

اینجا روشن شده یا من همه صفحه را سفید میبینم؟؟؟
نه انگار!! گوشه ای هنوز مبهم و تیره است انگار...

مریم پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:30 ب.ظ http://www.tardeed.blogspot.com

کلی نو نوار شدی‌ها. دفعه قبل یا دفعات قبل ظاهرا یادم رفته قالب جدیدت رو تبریک بگم. فقط این کادرهای خط‌چین دورش نباشه به‌تر نیست؟
اون پیرمرد کنار دستی شما احتمالا خوابی چیزی ندیده؟ آخه یه دفعه بیان کردن این جمله یه کم عجیبه.

نفیسه جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:22 ق.ظ http://negaar.blogsky.com

چه با مزه:))

زهره جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:10 ب.ظ http://zohre.blogsky.com

همش به مردم نگاه می کنیم. یک نگاه به خودمون کافیه تا دلیل این همه نامردمی رو بفهمیم. منم خودم با این همه ادعا تازگیا فهمیدم خیلی بی وفام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد