دومین شانس


عشق مرد ترکش کرده بود. مرد از سر ناامیدی خود را از بالای پل گلدن گیت پرت کرد.
 اتفاقا چند متر آن طرف تر دختری نیز به قصد خود کشی خود را از بالای پل به پایین پرت کرد.
این دو در میان آسمان و زمین از کنار هم گذشتند. چشم هایشان به هم دوخته شد. مجذوب یکدیگر شدند. این یک عشق واقعی بود. هر دو این را در یافتند. آن هم یک متر بالاتر از سطح آب.

جی نوستل
نظرات 6 + ارسال نظر
SiAvAsH پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:48 ق.ظ http://www.tardeed.blogspot.com

گاهی آدم درهایی رو که به روش بازند رو نمی بینه و حتی گاهی خود این درها رو می بنده! همونطور که"ویکتور هوگو" میگه: "امید برای بشر به اندازه بال برای پرندگان اهمیت دارد."

نفیسه جمعه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:37 ق.ظ http://negaar.blogsky.com

:((

آرتا جمعه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 07:36 ب.ظ http://darkness.blogsky.com

عجب جایی!!!

زهره شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:22 ق.ظ http://zohre.blogsky.com

خدا می خواسته بهشون بفهمونه که چقدر کارشون عجولانه بوده.نه؟

نازنین یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:28 ق.ظ http://blackrose.blogsky.com

بعضی وقتها تمام درها بازه اما آدمها دوست دارن از پنجره خارج بشن
عالی بود.

کیمیانت جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:42 ب.ظ http://kimiyanet.blogsky.com

دوست گرامی : با تشکر از وبلاگ خوبت .
اگر به کارت اینترنت احتیاج داشتی یک سری هم به ما بزن !

لذت اتصال پرسرعت56K، ارزان، بدون اشغال ، بدون فیلتر و با پشتیبانی 24 ساعته را احساس کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد