پر خوری...

 » پر خوری...فال حافظ...انار...هندونه...قصه های مادر بزرگ...وبگردی تا صبح ووو هزاران کار دیگه که میشه کرد تا شب یلدا به آدم خوش بگذره...مبارک باشه رسیدن شب یلدا
 » شب یلدا در سنگلاخ
 » وای قلبم داره از تپش می ایسته دارم چی میبینم

غیر من...

بخانه ام که می آیی گلدان روی طاقچه...بچه گربه های کنار باغچه...گوشه پرده که در لای پنجره گیر کرده و غبار روی قاب عکس را می بینی غیر من که این گوشه چشم به تو دوخته ام...

هیچ وقت...


وقتی عقیده عقده خوانده میشود
و نور چراغ در آب مهتاب تلقی
و متانت زمین زیر برف یخ میزند
نان را از یتیم خانه می دزدیم
و می فهمیم دزد اشتباه چاپی درد است
« ؟ »
هیچ وقت
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشیدم
شبیه نیمه سیبی
که بخاطر لرزش انگشتانم
در زیر آواری از رنگ ها
ناپدید ماند
« حسین پناهی »