نمیدونم...

نمیدونم چی بنویسم چون دیگه حس ندارم بنویسم اصلا برای کی بنویسم... و این یعنی شکست ، یعنی نابودی ، یعنی الکی داری مینویسی ، یعنی کاسه کوزت رو جمع کن برو... یعنی...یعنی...اگه من چیزی ننویسم کسی نمیاد بگه کجایی چرا نمی نویسی اما چرا فقط یه نفر میاد این سوال رو بپرسه که خودش میدونه کیه لازمم نیست من اسمش رو بگم .خلاصه اینکه وبلاگ نویسی به ما نیومده.من مثل دیگران نیستم که الکی منت کسی رو بکشم که فلانی بیا به من سر بزن یا اینکه الکی از وبلاگی تعریف کنم. خیلی ها برام پیام میزارن اما من بهوشن سر نمیزنم چون فقط یک بار میان سر بزنن. شاید بگید خوب برو به وبلاگ های خوب سر بزن و پیام بزار ، اتفاقا نویسندگان این وبلاگ ها خیلی سختگیرن و به هر وبلاگی سر نمیزنن و به نوعی طاقچه بالا میزارن تو مایه های ناز کردن.
خیلی وقت پیش میخواستم یه مطلب این جوری بنویسم اما دست نگه داشتم ببینم چی میشه که چیزی نشد.خلاصه اینکه اگه وضعیتم با کمک شما خوب شد که شد ولی اگه نشد وبلاگ نویسی ام منتفی است...
تا مطلب بعد که نمیدونم کی هست فعلا...

نظرات 2 + ارسال نظر
مرتضی یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 03:32 ق.ظ http://editor.persianmag.com

عجالتا منظورت من بودم نه.
که خبر دارد ز حال دل زار ما. هیچ کس هیچ کس هیچ کس بخدا هیج کس

کتکله جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:10 ق.ظ http://katakalle.com

سلام ! من یه وبلاگ طنز دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد