من شنیدم که بوده افلاطون
صورتش زشت همچو آلوچه
روزی از روزها زنی زیبا
سر راهش گرفت در کوچه
که بیا ما دوتا به یکدیگر
عهد و پیمان همسری بندیم
بچه ما شود سرامد دهر
آنچنانی که آرزو مندیم
چونکه او ارث میبرد بی شک
هوش و دانش ز سلب پاک پدر
همچنانکه وجاهت صورت
خوشگلی خوش زبانی از مادر
نگهش کرد چپ چپ افلاطون
ناگهان خنده کرد و گفت ای زن
چیست تکلیف اگر به ارث برد
خوش از تو خوشگلی از من
با سلام خوشحال می شوم شما درباره وبلاگ من نظر بدین.
احتراما به اطلاع میرساند تعداد زیادی دعوت نامه ی gmail بدست بنده رسیده است . میخواستم بگم اگر شما نیز مایلید که دعوت نامه ی جی میل دریافت کنید به سایت زیر مراجعه نمایید .
با تشکر
http://p30power.com
بای
واقعا اگه اینطوری بشه چی می شه؟!!!
سلام...چه انتخاب جالبی.....بن بست ابهام....دقیقا اسمی است که من برای وبلاگم در نظر داشتم
سلام ! من یه وبلاگ طنز دارم